کدخبر: ۱۰۵۲
۱۰ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۵۸
چاپ
لینک کپی شد

پارک سالمندان؛ میزبان نسل تازه‌ای از موسیقی خیابانی

جوانان رپر سنندجی؛ صدایی از خیابان تا امید

نسلی تازه در سنندج در حال شکل دادن به زبان خود است؛ زبانی با وزن، قافیه و سبک زندگی خاص خود. در میان درختان سالخورده و نیمکت‌های کهنه‌ی پارک سالمندان، موسیقی رپ برایشان نه صرفاً تفریح، که تمرین زیستن و ابراز وجود در شهری است که هنوز به شنیدن صدای آنان عادت ندارد. آنان با ریتم و کلمات می‌جنگند — نه با یکدیگر، جنگی با روزمرگی، بی‌توجهی و سکوت.

ئایان- غروب‌های بلوار پاسداران، همیشه بوی زندگی می‌دهد. چراغ‌های رنگی پاساژها و رفت‌و‌آمد پرهیاهوی عابران، این خیابان را به تپنده‌ترین شریان سنندج بدل کرده است. در میان پارک‌های کوچک و بزرگ دو سوی بلوار، «پارک سالمندان» شاید آرام‌ترین نقطه باشد؛ جایی برای ورزش، گفتگو و استراحت. اما آن شب پاییزی، از گوشه‌ای از پارک صدای موسیقی می‌آمد. چند جوان و نوجوان، زیر نور کمرنگ چراغ‌ها، مقابل دیوار اسکواش کلمات را تند و پی‌درپی به سمت هم پرتاب می‌کنند. درست مثل توپ اسکواش که میان دیوار و راکت در رفت‌و‌برگشت است. آنچه شنیده می‌شود «رپ» است، اما نه در لس‌آنجلس یا تهران، بلکه در قلب سنندج. این‌جا، جایی میان تاریکی و شور، رپ زنده بود.

موسیقی برای کُردها همیشه زبانِ بیان احساسات بوده؛ از نغمه‌های حماسی گرفته تا لالایی‌های سوزناک. اما این‌جا دیگر خبری از تنبور و دف نیست؛ صدای نسل تازه‌ای‌ست که ریشه در همان خاک دارد، اما با واژگان و ریتمی جهانی حرف می‌زند.

۰۸۷

ماردین محمدی، نوزده‌ساله و اهل پایین‌شهر سنندج، یکی از چهره‌های محوری این جمع است. خودش را با نام «۰۸۷» معرفی می‌کند:

«۰۸۷ کد شهرمه، سنندج. شهرم رو دوست دارم و می‌خوام با همین کد شناخته بشم.»

او پنج سال است که به‌طورجدی رپ می‌خواند و می‌گوید موسیقی برایش نوعی آزادی است: «من موسیقی‌ای رو دوست دارم که محدودم نکنه. رپ به من اجازه می‌ده درباره هر چیزی حرف بزنم، از دردها تا آرزوها.»

در گفت‌وگو با رپرهای جوان سنندجی، یک نکته جالب تکرار می‌شود؛ آنان با وجود علاقه‌ی شدید به شهر و فرهنگ‌شان، ترجیح می‌دهند به زبان فارسی بخوانند. ماردین این انتخاب را این‌گونه توضیح می‌دهد:

«فارسی برای من فقط یک وسیله ارتباطی‌ست. باهاش می‌تونم صدای مردم شهرم رو به گوش همه ایران برسونم. این یعنی معرفی بهتر شهرم-سنندج.»

ذهنی چالاک

نیما حسینی، ۲۴ ساله، یکی دیگر از رپرهاست؛ بداهه‌خوانی که می‌گوید موسیقی برایش آرامش می‌آورد: «رپ برای من مثل قرص مسکنه. وقتی می‌نویسم و می‌خونم، آرامش می‌گیرم.»

او در اجرای عمومی جمعه‌شب، از میان جمع خواست هرکس یک کلمه بگوید و همان لحظه از دل آن‌ها شعر و قافیه ساخت؛ نمایشی از ذهنی چالاک و زبانی تربیت‌یافته در کوچه و خیابان.

متهم

امین ملایی، ملقب به «متهم»، ۱۸ ساله و اهل محله‌ی ۱۷ شهریور( 25 سابق)، با جدیت می‌گوید:

«کسی که شعر خودش رو ننویسه، رپر واقعی نیست. رپ ذهن آزاد می‌خواد، نه تقلید.»

او که با شنیدن آهنگ‌های «یاس» به این مسیر آمده، باور دارد رپ به او «روحیه جنگندگی» داده است؛ همان چیزی که از دل موسیقی خیابانی برمی‌خیزد و در زندگی شخصی‌اش هم جاری‌ست.

شیخ‌

محمدرضا شیخ‌احمدی، ملقب به «شیخ»، ۲۷ ساله و با ۱۳ سال سابقه در رپ، بلندقد و پرانرژی اجرا می‌کند. صدایش میان جمع طنین دارد و هر بیت را با قدرت به «دیوار» پرتاب می‌کند.

او می‌گوید: «رپ برای من یه ورزشه، یه هنر خیابانی که خودم خالقشم. وقتی شعرم رو اجرا می‌کنم، انگار تکه‌ای از وجودم رو به اشتراک می‌ذارم.»

به باور او، صداقت مهم‌ترین ویژگی یک رپر است: «رپر باید صادق باشه. مردم حس می‌کنن اگر از ته دل نخونی.

دروغ در موسیقی خیابان جایی نداره.»

در گفت‌وگو با این جوانان، چیزی جز ادب، صمیمیت و دغدغه‌مندی دیده نمی‌شود. برخلاف تصور رایج که رپرها را عصیانگر یا بی‌قید می‌داند، آنان مؤدب، متفکر و پرانرژی‌اند. دغدغه‌ی اصلی‌شان «امید»، «رشد» و «موفقیت» است — نه شهرت زودگذر.

در پایان، ماردین محمدی می‌گوید:

«هیچ‌کس از ما حمایت نمی‌کنه جز پدر و مادرمون. ولی ما دست‌بردار نیستیم. فقط از مردم شهرمون می‌خوایم حمایتمون کنن تا استعدادای سنندج دیده بشن.»

موسیقی رپ در پارک سالمندان سنندج، حالا فقط صدای چند جوان نیست؛ پژواکی است از نسلی که می‌خواهد شنیده شود — نه با فریاد، که با ریتم، قافیه و ایمان به خود. صدای هواداران رپرها و موسیقی رپ، شورخاصی به این گوشه ی پارک داده بود. شور زندگی از نسل « زد – z»

گزارش: مرتضی حق‌بیان – سنندج

رپرهای سنندج - یکی از رپرها در حال اجرا - پارک سالمندان

رپرهای سنندج - پارک سالمندان

پربیننده ترین

آخرین اخبار