تاریخچه مهاجرت کوردها به لبنان: از قرن دوازدهم تا عصر حاضر
مهاجرت کوردها به لبنان از قرن ۱۲تا امروز، با تمرکز بر موجهای قرن۲۰، بررسی شد. ناآرامیهای سیاسی-اجتماعی و اقتصادی در سرزمینهای مادری (عمدتاً ترکیه) و حضور تاریخی خاندانهایی چون جنبلاط، عوامل اصلی این مهاجرتها بودهاند. با وجود این حضور دیرینه، کوردهای مقیم لبنان با چالشهای هویتی، اقامتی و محرومیت از حقوق شهروندی روبرو هستند.
تاریخچه مهاجرت کردها به لبنان: از قرن دوازدهم تا عصر حاضر
نوشتهی: خلیل شلماشی برگرفته از کتاب (نژادی کورد له لوبنان)
ترجمه؛ علاالدین حسامی
مقدمه مترجم:
مهاجرت، پدیدهای دیرینه در جوامع بشری است که در قرن بیستم، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، شتاب چشمگیری گرفت. برخی کشورها به مقصدی برای مهاجران تبدیل شدند و ملتهای بسیاری نیز به دلایل گوناگون، چه با اختیار و چه به اجبار، دیار خود را ترک کرده و به سرزمینهای جدید پناه بردند.
دراین میان، کوردها را میتوان از پیشگامان و پدیدهی مهاجرت به شمار آورد؛ ملتی که تارک تاریخشان با ردپای مهاجرت گره خورده است. شجاعت، جسارت و ایستادگی آنها در دفاع از کیان زندگی خود در برابر دولتهای مرکزی، همواره قابل توجه بوده است. اما چه عواملی این ملت را به مهاجرت واداشته است؟ نا بسامانیهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در سرزمین مادری، به عنوان یک «دافعه»، و وضعیت مطلوب اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در کشورهای مقصد، به عنوان «جاذبه»، در این پدیده نقش بسزایی داشتهاند.
مهاجرت کوردها را میتوان به دو شکل «دائمی» (پایدار) و«غیردائمی» (ناپایدار) طبقهبندی کرد. با توجه به ریشههای تاریخی و شرایط حاکم بر مناطق کوردنشین، مهاجرت کوردها عمدتاً به شکل پایدار بوده است.
بخش اول: موجهای مهاجرت کوردها به لبنان
قرن بیستم، آغازگر موجهای جدیدی از مهاجرت کوردها به لبنان بود. بسیاری از کوردهایی که امروزه در لبنان سکونت دارند، ریشه در مردمی دارند که سرزمین مادریشان، واقع در جنوب شرقی ترکیه امروزی، تحت حاکمیت دولت ترکیه قرار گرفت.
موج دوم مهاجرت کوردها به لبنان، ازسال 1920 تا 1982 میلادی، رخ داد که میتوان آن را به دورههای زیر تقسیم کرد:
اوایل دهه 1920: به دنبال سیاست «ترکیسازی» مناطق کوردنشین و وخامت اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، بهویژه پس از «قیام شیخ سعید پیران» در سال 1925، شمار زیادی از کوردها به لبنان مهاجرت کردند.
دهه 1930 (1930-1932): پس از شکست «قیام آرارات»، دولت ترکیه اقدام به کوچاندن اجباری کوردها به غرب ترکیه نمود. این سیاست که مقرر میداشت اقلیت کورد در مناطق جدید نباید بیش از 5 درصد جمعیت را تشکیل دهند، باعث شد عدهای از کوردها با فرار، به لبنان پناهنده شوند.
دهه 1940: این دوره شاهد بزرگترین موج مهاجرت کوردها به لبنان بود. «مهاجرت زنجیرهای» در این سالها شکل گرفت. مجله «الشراع» بیروت در آن زمان گزارش داد که رهبران اسلامی با هدف ایجاد توازن جمعیتی و مذهبی در لبنان (به دلیل نگرانی از افزایش جمعیت مسیحیان پس از ورود ارامنه)، به مهاجرت مسلمانان کورد کمک شایانی میکردند.
پس ازسال 1982: کودتای نظامی درترکیه و آغازمبارزات مسلحانه «حزب کارگران کوردستان» (پ.ک.ک) ازسال 1984، موج دیگری از مهاجرت کوردها را به لبنان به همراه داشت. همچنین، جنگ خلیج فارس و«پیمان طائف» منجر به مهاجرت کوردهای تحت ستم عراق و سوریه به لبنان شد. با وجود این مهاجرتها، بسیاری از کوردها همچنان با چالش یافتن سرپناه و شغل مناسب روبرو هستند.
بخش دوم: ریشههای تاریخی حضور کوردها در لبنان
پرسش اساسی این است که چرا کوردها، سرزمینی به وسعت لبنان را برای مهاجرت انتخاب کردهاند؟ پاسخ این سوال به تاریخ دیرینه حضور کوردها در لبنان بازمیگردد، که حتی به قرن دوازدهم میلادی، یعنی دوران سکونت پدر صلاحالدین ایوبی در بعلبک، میرسد. خلفای مسلمان نیز در آن دوران، بسیاری از رهبران عشایر و خاندانهای نامدار کورد را به مناطق ساحلی لبنان گسیل داشتند تا به عنوان نیروی نظامی در جنگهای صلیبی به کار گرفته شوند.
خاندانهای برجستهای چون ایوبیها دربعلبک و سیدون، وهمچنین خانواده «جنبلاط» که ازخاندانهای نامدارکورد هستند، نقش بسزایی در جامعه لبنان ایفا کرده و میکنند.
خانواده جنبلاط که در زبان کوردی «گیانپولا» نامیده میشوند، از اشراف منطقه حکاری بودند که درغرب کوردستان دارای املاک وسیعی بودند و درجنگهای صلیبی شرکت داشتند. درسال 1607 میلادی، امیراسعد گیانپولا علیه سلطان عثمانی قیام کرد و شهر حلب را به تصرف درآورد. پس از مدتی، این خانواده مورد هجوم قرار گرفت و اسعد گیانپولا به استانبول تبعید شد.
اسعد گیانپولا درسال 1630 ازاستانبول گریخت و به همراه خانوادهاش به بیروت رفت. درآنجا، با استقبال «فخرالدین آلمانی» وحاکم لبنان روبرو شد و منطقه «شوف» درجنوب بیروت به آنها بخشیده شد. به مرور زمان، نام اصیل کوردی «گیانپولا» (به معنای پولاد یا جانسخت) به نام عربی «جنبلاط» تغییر یافت.
خاندانهای مشهور دیگری ازکوردها نیز از منطقه عمادیه به موصل عراق و سپس به لبنان مهاجرت کردهاند، ازجمله خانوادههای «مراعبه»، «امر السفیون» و«عماد». این خانوادهها تا حدی در جامعه لبنانی ادغام شده و هویت کوردی خود را تا حدودی فراموش کردهاند، هرچند از اصل و نسب کوردی خود آگاهند.
موج دوم مهاجرت (نیمه دوم قرن بیستم)
«احمد محمد احمد» مهاجرت کوردها به لبنان را به دو موج تقسیم میکند: موج اول شامل خاندانهای پیشین و موج دوم از نیمه دوم قرن بیستم آغاز شد.
مهاجرت، که به معنای کوچ از سرزمینی به سرزمین دیگر است، چه به اختیار و چه به اجبار، برای کوردها ازاهمیت ویژهای برخوردار است، چرا که تأثیر عمیقی بر زندگی و هویت آنها گذاشته است. در این پژوهش، از کتاب «احمد محمد احمد» به عنوان منبع اصلی درباره کوردها در لبنان استفاده شده است.
به دنبال جنبشها و قیامهای کوردها، عثمانیها، ترکها، ایرانیها، فرانسویها، انگلیسیها وبعدها دولتهای سوریه وعراق، کوردها را از سرزمین خود راندند. نمونه این قیامها شامل قیام امیر بدرخان (1843-1847)، قیام عبدالله (1878-1881)، قیام بتلیس (1911)، شیخ محمد (1919)، شیخ سعید پیران (1925)، قیام آرارات (1930) و جوانرو (1955) است که منجر به پراکندگی کوردها در خاورمیانه و آفریقا شد.
چالشهای اقامت و هویت کوردها در لبنان
نقض حقوق بشر در سرزمینهای مادری کوردها و شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی، به عنوان عوامل دافعه، در کنار رفاه، اشتغال، بهداشت و آموزش در لبنان به عنوان عوامل جاذبه، موجب مهاجرت گسترده کوردها به این کشور شده است.
با وجود حضور دیرینه و شناخته شده کوردها در لبنان، آمار رسمی دقیقی از جمعیت آنها در دست نیست. برخی کوردها فاقد شناسنامه و دارای کارت اقامت موقت هستند و برخی دیگر نیز کارتهایی دارند که ملیت آنها را نامشخص معرفی میکند، لذا از بسیاری حقوق شهروندی محرومند. برآورد جمعیت کوردها در لبنان بین 60 تا 100 هزارنفر است. بسیاری ازاین مهاجران، که عمدتاً کشاورز بودهاند و تنها به نیروی بازوی خود متکی بودهاند، فاقد سواد خواندن و نوشتن بودند.
درسال 1943، «ریاض الصلح»، نخست وزیر وقت لبنان، تلاش کرد با اعطای شناسنامه به کوردها، موقعیت سنیها را درلبنان تقویت کند. اما فرانسویها مانع از تحقق این امر شدند و تنها 17 هزارشناسنامه صادرشد. مابقی کوردها از کارتهای اقامت موقت استفاده میکردند که پیامدهای منفی فراوانی ازجمله محرومیت ازحقوق شهروندی، بهداشتی و آموزشی به همراه داشت و آنان را در حاشیه جامعه لبنانی قرار داد.
در دهه 1960، «کمال جنبلاط»، وزیر کشور وقت، دستور صدور شناسنامه برای همه کوردها را صادر کرد، اما با مخالفت شدید مارونیها مواجه شد و درنهایت، حق اقامت ویژهای به افراد فاقد مدارک شناسایی اعطا گردید. در سال 1994، قانونی برای تسهیل اخذ شناسنامه لبنانی برای کوردها تصویب شد، اما با توجه به هزینههای بالای آن و وضعیت نامساعد مالی کوردها، این طرح نیز بینتیجه ماند. (این قانون همچنین به سوریه اجازه میداد تا به علویهای مهاجر به لبنان شناسنامه اعطا کند و نفوذ خود را در جامعه لبنان افزایش دهد).
به طور خلاصه، پایمال شدن حقوق کوردها، نقض حقوق بشر درسرزمینهای مادری، و اوضاع نامساعد اقتصادی و اجتماعی، به عنوان عوامل دافعه، در کنار رفاه، اشتغال، بهداشت و آموزش در لبنان، به عنوان عوامل جاذبه، محرک اصلی مهاجرت کوردها به این کشور بودهاند.
برچسب: #کوردها #کوردهای_لبنان #مهاجرت
پربیننده ترین
- ● جادوی کلام در گل و سیمان؛ روایت خالق مجسمههای سفید، هادی ضیالدینی
- ● مرگ و زندگی در آتش آبیدر: بازماندهای که در چشمان مرگ نگریست
- ● فروپاشی پدرسالاری در نگاه جامعهشناسانه
- ● جنگ قدرت در میدان زبان – نبردی جهانی، بیصدا اما ویرانگر
- ● زندگی و هنر یک ویلون نواز سنندجی
- ● سنندج در گره زمان و مکان؛ از مدیریت نابینا تا شورای خوابآلود
- ● توسعهی کردستان در ترازوی گفتوگو و شفافیت، وعده یا واقعیت؟
- ● یادگارهای مستطیل سبز؛ بهانهای برای واکاوی جاماندگیِ فوتبال کردستان
- ● زنِ خوب یا جهانِ بد؟ تحلیل شخصیتهای نمایشنامهای که فضیلت را در تنگنا میگذارد
- ● حقوق توانیابان در سنندج همچنان نادیده گرفته میشود
- ● ۱۲۳ در دیواندره؛ تیمی کوچک با بار بزرگِ مداخله در بحرانهای اورژانسی
- ● نظام پزشکی: دوربین دراتاقهای عمل الزامی میشود
- ● حلقههای مفقوده توسعه فرهنگی در منطقه اورامانات
- ● «پاریزهر» سنندج طوفانی شد؛ پیروزی قاطع ۴ بر ۱ و پایان نیمفصل
- ● کردستان و ضرورت اجماع نخبگانی؛ بازخوانی یک نیاز فراموششده در مسیر توسعه
آخرین اخبار
- ● سنندج در گره زمان و مکان؛ از مدیریت نابینا تا شورای خوابآلود
- ● تأخیر در پرداخت مطالبات سلامت؛ تعرفهها بیاثر و هزینه بیماران بیشتر میشود/ بررسی علل عدم اجرای ماده ۳۸ قانون در دستور کار سازمان بازرسی قرار می گیرد
- ● ۱۲۳ در دیواندره؛ تیمی کوچک با بار بزرگِ مداخله در بحرانهای اورژانسی
- ● حلقههای مفقوده توسعه فرهنگی در منطقه اورامانات
- ● حقوق توانیابان در سنندج همچنان نادیده گرفته میشود
- ● زنِ خوب یا جهانِ بد؟ تحلیل شخصیتهای نمایشنامهای که فضیلت را در تنگنا میگذارد
- ● «پاریزهر» سنندج طوفانی شد؛ پیروزی قاطع ۴ بر ۱ و پایان نیمفصل
- ● آتش هیرکانی چالوس همچنان در جریان است
- ● یادگارهای مستطیل سبز؛ بهانهای برای واکاوی جاماندگیِ فوتبال کردستان
- ● پ.ک.ک از منطقه راهبردی زاب خارج شد
- ● نظام پزشکی: دوربین دراتاقهای عمل الزامی میشود
- ● مرگ و زندگی در آتش آبیدر: بازماندهای که در چشمان مرگ نگریست
- ● کردستان و ضرورت اجماع نخبگانی؛ بازخوانی یک نیاز فراموششده در مسیر توسعه
- ● زندگی و هنر یک ویلون نواز سنندجی
- ● فروپاشی پدرسالاری در نگاه جامعهشناسانه