کدخبر: ۱۰۲۱
۲۸ شهریور ۱۴۰۴ ساعت ۰۰:۴۱
چاپ
لینک کپی شد

شهری که در آن «مهر» بوی بی‌مهری می‌دهد

شهری که در آن «مهر» بوی بی‌مهری می‌دهد

به قلم: دکتر مسعود جهانگیری
یاداشت مدیرمسئول/ ئایان- ماه مهر، ماه مهربانی و آغاز شکوفایی دانش است. ماهی که باید با بوی دفترهای نو و صدای خنده‌های کودکان همراه باشد. اما در سنندج، ماه مهر دیگر بوی مهر نمی‌دهد. کوچه‌ها و خیابان‌های این شهر به جای شور و شوق کودکان، پر از نگاه‌های غمگین و حسرت‌بار پدرانی است که توان خرید یک کیف و یک جفت کفش برای فرزندان‌شان را ندارند. شهری که باید لبخند آینده را بر لبان فرزندانش ببیند، امروز اشک ناتوانی در چشم کودکان و والدینش جاری است.

کودکانی که پیش از بزرگ‌شدن پیر می‌شوند

فقر، کودکان سنندج را زودتر از موعد بزرگ کرده است. کودکانی که باید در این روزها با ذوق و شوق دفتر نقاشی و کتاب‌های درسی‌شان را ورق بزنند، در بازارچه‌ها و خیابان‌ها به دست‌فروشی و کارگری مشغولند. آینده‌شان را به بهای اندک نانی معامله می‌کنند. هیچ نهادی حتی نمی‌داند یا نمی‌خواهد بداند چند کودک در این شهر به دلیل نداشتن توان مالی، ترک تحصیل کرده‌اند. آن‌ها بی‌صدا حذف می‌شوند؛ حذف از کلاس، حذف از جامعه، حذف از آینده.

پدرانی با کمر خمیده، مادرانی با دل شکسته

در سنندج پدرانی هستند که شب‌ها با شرمساری به خانه بازمی‌گردند؛ پدرانی که در برابر پرسش ساده کودک‌شان «کیفم کو؟ کفشم کو؟» پاسخی جز سکوت ندارند. مادرانی هستند که شب‌ها گوشه خانه اشک می‌ریزند و وانمود می‌کنند چیزی نیست، تنها برای آن‌که کودکان‌شان درد فقر را کمتر حس کنند. این قصه تکراری فقر، زخمی عمیق بر روح خانواده‌های سنندجی زده است.

مسئولان؛ غایبان بزرگ صحنه

سؤال بی‌پاسخ این روزهای شهر این است: متولی این وضعیت کیست؟ آموزش‌وپرورش که باید آموزش رایگان را تضمین کند؟ کمیته امداد که باید پشتیبان فقرا باشد؟ استاندار و فرماندار که باید سیاست‌گذار باشند؟ یا شهردار و شورای شهر که همیشه وعده «شهر توسعه‌یافته» می‌دهند؟

هیچ‌کدام مسئولیت را بر عهده نمی‌گیرند. هر نهادی توپ را به زمین دیگری می‌اندازد. نتیجه این بی‌مسئولیتی، کودکان محرومی هستند که زیر بار غفلت‌ها و وعده‌های توخالی دفن می‌شوند.

وقتی فقر، آینده را گروگان می‌گیرد

تحصیل، یک حق قانونی و انسانی است. اما در سنندج این حق به یک کالای لوکس تبدیل شده؛ کالایی که خانواده‌های بی‌بضاعت توان خریدش را ندارند. فقر نه‌تنها شکم‌ها را گرسنه گذاشته، بلکه ذهن‌ها را هم فقیر کرده است. کودکانی که امروز از مدرسه جا می‌مانند، فردا در چرخه‌ای بی‌پایان از فقر و محرومیت گرفتار خواهند شد. این یعنی سنندج آینده‌ای تاریک‌تر در پیش دارد؛ آینده‌ای که سرمایه‌های انسانی‌اش یکی‌یکی از دست می‌روند.

گوش‌های ناشنوا، چشم‌های نابینا

پدران و مادران این شهر سال‌هاست صدای فریادشان برای کمک به گوش هیچ مسئولی نمی‌رسد. یا شاید گوش‌ها شنوا نیستند. یا شاید چشم‌ها عمداً نمی‌بینند. این همه بی‌تفاوتی در برابر کودکان معصومی که تنها جرم‌شان فقیر به دنیا آمدن است، یک لکه ننگ بر پیشانی مدیرانی است که سوگند خدمت یاد کرده‌اند اما به عهد خود وفا نکرده‌اند.

مسئولیت‌های فراموش‌شده :

جامعه‌ای که آینده کودکانش را فدای بی‌تفاوتی مدیران می‌کند، دیر یا زود در چاه ناامیدی فرو خواهد رفت. اگر امروز به فکر کودکان بازمانده از تحصیل در سنندج نباشیم، فردا نسلی بی‌سواد، بی‌انگیزه و خشمگین تحویل خواهیم گرفت. وقت آن است که مسئولان به جای شعار و وعده، اقدام کنند. زمان آن رسیده که آموزش‌وپرورش، کمیته امداد، استانداری، شهرداری و همه نهادهای ذی‌ربط مسئولیت واقعی خود را بپذیرند.

🔸 سنندج امروز بیش از هر چیز به مهربانی نیاز دارد؛ مهربانی در تصمیم‌ها، در بودجه‌ها، و در قلب‌هایی که باید برای کودکان این شهر بتپد. اگر «مهر» از سنندج رخت بربندد، چه چیزی برای آینده باقی خواهد ماند؟

«مهر در تقویم است، اما نه در خانه‌های فقیر سنندج»

پربیننده ترین

آخرین اخبار